Industrial Revolution 5.0

AI

 

عصر نوآوری بیکران تفکر محاسباتی (Computational Thinking) یک روش حل مسئله است که به ما کمک می‌کند مشکلات پیچیده را به بخشهای کوچکتر و قابل فهم‌تر تقسیم کنیم. این روش مبتنی بر مفاهیمی مانند الگوریتم‌ها، تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها و طراحی الگوها است. Industrial Revolution 5.0 یا همان انقلاب صنعتی پنجم، تحول بزرگی است که تاکید زیادی بر همکاری انسان و ماشین داشته و متمرکز بر پایداری و انعطاف‌پذیری در انجام کارها است. برای اینکه بتوانیم از پتانسیل کامل این انقلاب بهره‌برداری کنیم، نیازمند افرادی هستیم که بتوانند به ‌صورت خلاقانه و منطقی مشکلات را حل کنند. Industrial Revolution 5.0 را می‌توان از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد، اما بدون شک تفکر محاسباتی در این حوزه اهمیت خاص و ویژه‌ای دارد. تفکر محاسباتی، برخواسته از رویکرد حل مسئله است و شامل تجزیه ‌و تحلیل مسائل پیچیده به بخشهای کوچکتر، طراحی الگوریتمها و استفاده از کامپیوتر برای اجراء آنها است.

این مفهوم توسط سیمور پاپرت در سال 1996 معرفی شد و بعدها توسط ژانیت وینگ در سال 2006 توسعه یافت. از حدود سال 2013، این مفهوم به ‌سرعت جایگاه خود در علوم کامپیوتر، آموزش و فنآوریهای آموزشی را پیدا کرده است. پژوهشگران، تعاریف متفاوتی از تفکر محاسباتی ارائه داده‌اند. به‌ طور مثال، آن را به ‌عنوان بخشی از مهارتهای حل مسئله و مهارتهای فردی تعریف کرده‌اند، در حالیکه برخی دیگر آن را به ‌عنوان مفاهیم و فرآیندهایی که در حل مسئله و تصمیم‌گیری به ما کمک می‌کنند و شامل استفاده از ماشینهای هوشمند می‌شوند، تعریف کرده‌اند. با این توصیف، تفکر محاسباتی را می‌توان به استفاده از روشهای تکنولوژیکی برای درک و حل مسائل تعریف کرد. این رویکرد در Industrial Revolution 5.0 جایگاه خاصی دارد، زیرا انسانها را به‌ عنوان عامل کلیدی معرفی می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد از فنآوری برای بهبود فرآیندهای تولید استفاده کنند. به بیان دقیق‌تر، به انسانها اجازه می‌دهد با استفاده از تفکر محاسباتی، مشکلات را حل کنند و تصمیمات بهتری بگیرند. یکی از ویژگیهای مهم Industrial Revolution 5.0، انعطاف‌پذیری بالای آن است که به معنای توانایی سیستمهای تولیدی برای سازگاری با تغییرات و اختلالات است. با ترکیب انعطاف‌پذیری، بازیابی، استحکام و پایداری، Industrial Revolution 5.0 می‌تواند آینده‌ای بهتر و پایدارتر برای تولید، تجارت و جامعه رقم بزند. پرسش مهمی که مطرح می‌شود این است که، چرا به تفکر محاسباتی نیاز داریم؟ Industrial Revolution 5.0 به تعاملات پیچیده‌تری بین انسان و ماشین نیاز دارد. این تعاملات شامل ارتباطات بین انسان و ماشین، ماشین به انسان، ماشین به ماشین و انسان به انسان می‌شود. این سطح از تعامل در Industrial Revolution 5.0 چهارم وجود نداشت.

یکی از چالشهای Industrial Revolution 5.0، آسیب‌پذیری انسان و ماشین در تصمیم‌گیری است. سیستمهای پایدار باید بتوانند با شرایط مختلف سازگار باشند تا عملکرد عملیاتی خود را حفظ کنند. به ‌اعتقاد برخی از صاحب ‌نظران، Industrial Revolution 5.0، اولین Industrial Revolution انسانی است که بر اساس اصول شش‌ گانه شناسایی، بازبینی، تحقق، کاهش، استفاده مجدد و بازیافت (R6) استوار است، زیرا در نظر دارد همکاری انسان و ماشین را برای افزایش بهره‌وری تولید با ادغام تفکر انتقادی و خلاقیت انسانی در سیستمهای هوشمند ترکیب و تقویت کند. Industrial Revolution 5.0 را می‌توان به ‌عنوان رویکردی انسان ‌محور تعریف کرد که تعامل انسانها و رباتها (رباتهای همکاری) منجر به بهبود خودکارسازی و شخصی‌ سازی تولیدها می‌شود. به بیان دقیق‌تر، حضور رباتها در دنیای صنعتی نه به ‌عنوان یک ماشین برنامه ‌پذیر، بلکه به‌ عنوان یک همکار با محوریت خلاقیت و تفکر انتقادی اجازه می‌دهد حجم کار نیروی انسانی کمتر شده و روباتها کارهای تکرارشونده را انجام دهند. Industrial Revolution 5.0 به آموزش STEM که مخفف علوم، فنآوری، مهندسی و ریاضیات است، کمک خواهد کرد. در این زمینه، Industrial Revolution 5.0 ادامه ‌دهنده مسیر آموزشی Industrial Revolution 4.0 چهارم است، که آموزش را بخش جدایی ‌ناپذیر از دنیای کار می‌داند. 

در چشم‌انداز پویای Industry Revolution 5.0، جایی که همگرایی هماهنگ فنآوریهای پیشرفته، روایت صنعتی را تعریف می‌کند، تفکر محاسباتی به‌ عنوان پایه‌ای برای برنامه ‌نویسان ماهر نیز متجلی می‌شود که در دنیای پیچیده برنامه‌ها و سیستمهای پیچیده حرکت می‌کنند. اساس این فرآیند هنر تجزیه است، که در آن توسعه ‌دهندگان به طور سیستماتیک چالشهای پیچیده را به مولفه‌های قابل مدیریت تفکیک می‌کنند. این رویکرد صرفا یک استراتژی فنی برای پرداختن به مسائل در محیطهای هوشمند، مانند مواردی که سیستمهای تولید پیشرفته را متمایز از نمونه‌های عادی می‌کند، نیست. بلکه، به‌ عنوان یک راهنما عمل می‌کند که بر اهمیت ادغام تفکر محاسباتی در آموزش برنامه ‌نویسان آینده در مدت زمان تحصیل در دانشگاه تاکید دارد. تفکر محاسباتی نه‌ تنها به‌ عنوان یک الگو برای کاربردهای صنعتی، بلکه یک ضرورت آموزشی نیز در نظر گرفته می شود. البته، ما همچنان در مراحل اولیه آموزش تفکر محاسباتی به برنامه‌ نویسان قرار داریم، اما در آینده شرایط اینگونه نخواهد بود. رویکرد حل مسئله، مهارتهای مورد نیاز برنامه ‌نویسان جوان را به آنها آموزش می‌دهد تا بتوانند بر پیچیدگیهای Industrial Revolution 5.0 غلبه کنند و از طیف گسترده‌ای از مهارتها و خلاقیتها برای پیشبرد کارها استفاده کنند. همچنین، از آنجایی که تفکر محاسباتی بر اساس اصول انتزاع و طراحی الگوریتمی ساخته شده است، برنامه‌ نویسان قادر به ساخت الگوریتمهای موثر و مدلهای انتزاعی هستند. این مهارتها فراتر از مرزهای کاربردهای صنعتی خاص‌ منظوره است و امکان استفاده از آنها در صنایع مختلف وجود دارد. جایگاه Industrial Revolution 5.0 یک دیدگاه آینده‌نگرانه برای صنعت اروپا است که هدف آن، دستیابی به اهداف اجتماعی فراتر از اشتغال و رشد اقتصادی است. این مفهوم، تمرکز از ارزش اقتصادی به ارزش اجتماعی و از رفاه به سلامت و آسایش را نشان می‌دهد. این رویکرد، یک دیدگاه انسانی برای تحولات فنآورانه در صنعت است که تعادل بین انسان و فنآوری را در نظر می‌گیرد و قرار است دنیای ما را دست‌خوش تغییرات اساسی کند.